سفارش تبلیغ
صبا ویژن

(می شکنی شیشه دل)

 

(می شکنی شیشه دل) 

می زنی چشمک واما می شکنی دل چرا؟

دیدمت برسربازار وچه کردی ، بردل ما

 

عاقبت می شکنی شیشه دل ، زین گذر

توچه مغرورگذرکردی وآشوب شددل ما

 

وای براین دیده ودل ، که دلازارش توشدی

بی دلیل کردی سفرو، یاد نکردی توزما ؟

 

چون گمان کردی که دل ، باتوسِری دارد

به لبانم عطش و، میسوزاندعشقت دل ما

 

می تبد قلبم وباهرتپشی ، قصه ی تومی گوید

بخت که نبود این جدایی ، پس که جداکرد زما ؟

 

که گشاید گره ازبخت (غلام) وسرانجام عشق

یاکشد به سراپرده خلوت ، همه خاطرات ما

 

عطش عشق و احساس شعرم ، همه دروجود اوست

می ماند خاطراتی از توودل شکسته ما !

 

غ..ر..آ



[ جمعه 94/8/22 ] [ 12:37 عصر ] [ غلامرضا رمضانی آقداش ]

دیگر امکانات


بازدید امروز: 451
بازدید دیروز: 201
کل بازدیدها: 364162